به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تحولات ماه های اخیر در یمن متأثر از مذاکرات میان صنعا و سعودی با میانجی گری عمان است. با وجود این، صنعا و عربستان سعودی بیکار ننشسته اند و نسبت به تکمیل جورچین تقویت جایگاه خود در جنوب در مقابل تضعیف جایگاه امارات در این منطقه جغرافیایی یمن مبادرت ورزیده اند.
واقعیت این است آنچه سعودی در ماه های اخیر دنبال کرده، در وهله نخست تقویت نگاه به آینده، دوم، دوری حداقلی از میدان های درگیری در عرصه های مختلف (نظامی، سیاسی و حتی محاصره ای و توقیف کشتی ها) با صنعا و سوم، افزایش اعتبار شورای ریاستی با هدف تضعیف جبهه های ائتلافی در این شورا و القای و قبولاندن این موضوع که تجزیه یمن یا جدایی جنوب از یمن ایده ای دست نیافتنی بوده، است.
نمونه تلاش های شورای انتقالی را می توان در مصاحبه الزبیدی پس از نشست با هانس گروندبرگ مشاهده کرد که گفت، نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن پذیرفت هیئتی مستقل در مذاکرات یمنی-یمنی شرکت کند
همه این اهداف به وسیله سعودی به صورت پلکانی و همسو با هم دنبال شده است و می شود؛ به گونه ای که هر کدام از آنها بدون در نظر گرفتن تقدم و تأخر اجرایی، بستر، زمینه و پیش شرطی برای تحقق دیگری به شمار می روند. ریاض در ذیل آینده سازی کنش هایش در جنوب یمن توانسته است به وسیله شورای ریاستی منهای شورای انتقالی و دیگر اعضای غیر همسو با آن (که بیشتر اعضای همسو با ابوظبی هستند)، تصویری تازه از آینده یمن خلاف آن چیزی ترسیم کند که شورای انتقالی مدعی آن است.
با توجه به جدی بودن و اجرای دقیق برنامه های سعودی در جنوب یمن برای نقش پذیرسازی بیشتر شورای ریاستی و با توجه به نقش میدانی ریاض در این راستا، شورای انتقالی به ریاست «عیدروس الزبیدی» با در خطر دیدن موقعیت خود سعی در همکاری و پذیرش نقش تازه ای در این پروژه سعودی دارد تا از آینده یمن بی نصیب نماند.
نمونه تلاش های شورای انتقالی را می توان در مصاحبه الزبیدی پس از نشست با هانس گروندبرگ مشاهده کرد که گفت، نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن پذیرفت هیئتی مستقل در مذاکرات یمنی-یمنی شرکت کند. این صحبت به معنای خروج شورای انتقالی از هدف تجزیه و پذیرش ایفای نقش و گرفتن امتیاز در آینده یمن بود.
در واقع گرچه الزبیدی به واسطه این مصاحبه با حجم بالایی از انتقادات مواجه شد، اما واقعیت جنوب یمن برحسب معادلات و تحرکات سعودی در این اقلیم جغرافیایی از یمن گویای این است که معادلات به طور جدی با تغییراتی مواجه خواهد شد.
شرایط موجود در ذیل اقدامات سیاسی سعودی برای جنوب یمن نشان می دهد آنچه ریاض در جنوب دنبال می کند، با مخالفت ابوظبی به عنوان حامی اصلی شورای انتقالی مواجه نشده است. در واقع به نظر می آید ابوظبی در چرخشی راهبردی سعی دارد اهداف و برنامه هایش را زیر پوشش شورای ریاستی دنبال کند. علاوه بر این، کنش رسانه ای شورای ریاستی به رهبری رشاد العلیمی نیز در ذیل همین رهیافت میدانی سعودی طراحی شده است.
علیمی هفته گذشته در قالب مصاحبه ای بر وجود نداشتن موضوعی به نام یمن جنوبی تأکید کرد. جهت گیری شورای ریاستی در این زمینه گرچه موضوع تازه ای نیست و در عمل ماهیت وجودی شورای ریاستی در تقابل با تجزیه طلبان و تلاشی برای منکوب سازی جدایی طلبان جنوب است و ادعای رهبری بر کلیت یمن را دارد، اما این سخنان با مخالفت های شدیدی مواجه شد؛ به طوری که حتی برخی از شخصیت های جدایی طلب جنوب خواستار برکناری و جابجایی وی شدند.
عزم ریاض برای تغییر معادلات در جنوب یمن وابسته و همبسته به تلاش های سیاسی آنها در عرصه های دیگر ازجمله مذاکرات با صنعاست. در واقع آنچه سعودی در جنوب دنبال می کند بر پایه مؤلفه هایی از ترغیب و تهدید است، به طوری که طبق اخبار و شواهد میدانی از جنوب، ریاض با این متغیرها توانسته است روند پاره سازی اتحاد سیاسی و میدانی را میان جدایی طلبان شورای انتقالی فراهم کند و آنها را از رویکرد همسویی به رویکرد مخالفت با هم وا دارد.
این یعنی آینده سیاسی جنوب با تحرکات اخیر سیاسی سعودی در قالب شورای ریاستی دنبال خواهد شد و شورای انتقالی به عنوان گروه مطرح جدایی طلب در جنوب، برای اینکه بتواند سهمی از آینده داشته باشد، مجبور است ادامه فعالیت هایش را در پوشش شورای ریاستی پیگیری کند وگرنه از معادلات براحتی کنار گذاشته خواهد شد.